- پاره کار
- محبوب شوخ و شنگ
معنی پاره کار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاره پاره
عمل اره کشیدن
کار آمد
مبتدی
صلحب قدر و منزلت و رتبه
رشوه گیر
آن کس که پاره ستاند آنکه رشوه گیرد رشوت خوار
ریش ریش، تکه تکه
چرخه کار
آنکه کار سادگان و ساده رویان دارد بیریش امر، نوعی زرگری ساده و بی پیرایه
نگهبان محافظ
آنکه بذر پنبه کارد
پیشه ور صانع صنعت کار صنعتگر: بدو گفت کای گازر پیشه کار، به پیشه روان را پر اندیشه دار، (شا) یکی پیشه کار و دگر کشت و رز یکی آنکه پیمود فرسنگ ومرز. (شا)
وصله کننده
کم تجربه
پینه دوز، وصله کننده
پاسدار، نگهبان، محافظ
کشاورزی که کشت پنبه می کند
دارای پایه، آنچه پایه داشته باشد، کنایه از کسی که در ادارۀ دولتی پایه و رتبه دارد، کنایه از صاحب رتبه، کنایه از دارای قدر و منزلت
کسی که تازه کاری را یاد گرفته، کم تجربه
کسی که پیشه اش ساختن اشیا و ظروف از نقره است، نقره ساز، آنکه اشیا و ظروف را آب نقره می دهد
جامه یا پارچه یا چیز دیگر که بیشتر جاهای آن دریده و ازهم گسیخته باشد، پاره پار، پارپار، تکه تکه، لخت لخت، ریش ریش
کامروا کامران، سعید سعادتمند خوشبخت: (در چرند اب تبریز بشرف سجده شهریار کامکار کامیاب مشرف شدند)، موفق، عشرت طلب عیاش، جانور شکاری (سباع و طیور)، مطبوع ذایقه: (شیرینیها گوناگون و شیراز های نظیف و ریچار های لطیف و کامه ای کامکار. ) (ترجمه محاسن اصفهان)
کارنده لاله کشت کننده لاله: بکار زار بکاریز خون گشادن چشم بنفشه سمن آمیغ لاله کار تو باد، (سوزنی لغ)
شگفتی آفرین کسی که کارهای عجیب یابی مانند انجام دهد
نقره سازی. عمل و شغل نقره ساز. کسی که اشیا وظروف نقره سازد نقره ساز، کسی که اشیا و ظروف را آب نقره دهد مفضض
از همه جا دریده، قطعه قطعه، تکه تکه، اندک اندک، رفته رفته، کم کم
بلندمرتبه، صاحب منصب
بی ریش، امرد
پیشه ور، پیشه گر
رشوه خوار، رشوه گیر